تاریخچه و فرهنگ

از فنجان تا فرهنگ

فرهنگ

تأثیر قهوه بر توسعه شهرنشینی و فرهنگ شهری

وقتی حرف از شهرنشینی مدرن و تحولات فرهنگی می‌شه، کمتر کسی یاد قهوه می‌افته. اما اگه یه کم عمیق‌تر نگاه کنیم، می‌بینیم که این نوشیدنی محبوب چه نقشی در شکل‌گیری و رشد جوامع شهری ایفا کرده. خیلی از ماها توی زندگی روزمره عادت داریم صبح‌ها یا بعدازظهر یه فنجون قهوه بخوریم؛ ولی شاید ندونیم که همین عادت روزمره، در طول تاریخ، موتور محرک خیلی از تعاملات اجتماعی و اقتصادی بوده. با ویکی کافینا همراه باشید تا ببینیم قهوه چطور تونست از دل مزارع استوایی، راهشو به قلب شهرها باز کنه و تبدیل به عنصری کلیدی در شکل‌گیری فرهنگ شهری بشه؟ چه عواملی باعث شد کافه‌ها و نوشیدن قهوه، تبدیل به بخشی از عادات اجتماعی مردم بشه؟ و در نهایت، این روند چه کمکی به توسعه‌ی زیرساخت‌های شهری و شکل‌گیری سبک زندگی مدرن کرده؟

 

 قهوه، نوشیدنی که راهش را به شهرها باز کرد

نگاهی به تاریخچه ورود قهوه به شهرهای مهم دنیا

اگه بخوایم با یه مرور کوتاه تاریخی شروع کنیم، قهوه احتمالاً اولین‌بار از اتیوپی سر درآورد. بعد از اون، راهش رو به شبه‌جزیره عربستان باز کرد و تبدیل به نوشیدنی اصلی اون منطقه شد. از قرن هفدهم به بعد، قهوه به اروپا راه پیدا کرد و اون‌وقت بود که قهوه‌خانه‌ها یکی پس از دیگری سر برآوردن.
در شهرهایی مثل استانبول، وین و پاریس، قهوه‌خانه‌ها به مراکز تجمع مردم تبدیل شدن؛ جایی که نخبگان، هنرمندان، سیاستمدارها و حتی مردم عادی دور هم جمع می‌شدن و درباره‌ی مسائل مختلف بحث می‌کردن. اینجا بود که کم‌کم نقش قهوه در «شکل دادن به فرهنگ شهری» برجسته شد. اگه اندکی دقیق‌تر بشیم، می‌بینیم در اروپای قرون 17 و 18، کافه‌ها محفلی بودن برای تبادل افکار، خوندن روزنامه‌ها، شنیدن اخبار و حتی شکل‌گیری جنبش‌های اجتماعی.

 قهوه و کافه‌های عمومی؛ نقطه‌ی عطف شهرنشینی

تو خیلی از نقاط دنیا، تأسیس اولین قهوه‌خانه یا کافه، یکی از اتفاقات مهم تو فرهنگ شهرنشینی به حساب میاد. چرا؟ چون تا قبل از اون، مردم مکان‌های محدودی داشتن که بتونن دور هم جمع بشن و گپ بزنن. می‌دونیم که مثلاً تو ایران، قهوه‌خانه‌ها (که البته بیشتر چای سرو می‌کردن) جایگاه ویژه‌ای برای ارتباطات اجتماعی داشتن.
اما در اروپا و بعدتر در آمریکا، کافه‌های مخصوص قهوه تأسیس شدن و به دلیل خاصیت انرژی‌بخشی قهوه، خیلی سریع محبوب شدن. مردم می‌اومدن از صبح تا شب می‌نشستن، قهوه می‌خوردن، روزنامه می‌خوندن و درباره‌ی سیاست، هنر و اقتصاد گپ می‌زدن. این فضاهای جدید واقعاً توی ارتقای سطح شهرنشینی مؤثر بودن؛ چراکه تعاملات اجتماعی رو تسهیل می‌کردن و باعث می‌شدن مردم با ایده‌های جدید بیشتر آشنا بشن.

 مهاجرت به شهرها و رواج قهوه

در دوره‌ای که انقلاب صنعتی شکل گرفت، مردم از روستاها به شهرهای بزرگ مهاجرت کردن تا کار و زندگی بهتری داشته باشن. تو این دوران، افزایش جمعیت شهری باعث شد تقاضا برای تفریح و مکان‌های دورهمی بیشتر بشه. یکی از فضاهای پرطرفدار برای این دورهمی‌ها، کافه بود. مردم بعد از یه روز کار سخت تو کارخانه، دلشون می‌خواست یه جایی بشینن، خستگی در کنن و قهوه‌ی داغ بخورن. همین عامل، باعث گسترش کافه‌ها و در نتیجه رواج بیشتر فرهنگ قهوه‌نوشی شد.

 

 قهوه به‌عنوان موتور محرک اقتصاد شهری

ایجاد فرصت‌های شغلی در شهر

وقتی یه کافه توی شهر راه می‌افته، صرفاً مسئله‌ی نوشیدن قهوه نیست؛ بلکه زنجیره‌ای از شغل‌ها به وجود میاد. از واردکننده‌ی دانه‌های قهوه گرفته تا رست‌کننده، باریستا، توزیع‌کننده و حتی اون کسی که طراحی داخلی کافه رو انجام میده. همین شغل‌ها باعث رشد اقتصاد محلی می‌شن.
خیلی از شهرهای بزرگ جهان، مثل نیویورک یا لندن، بخش زیادی از رونق کسب‌وکارهای محلی رو مدیون صنعت کافه و رستوران هستن. یه چرخه‌ی کامل وجود داره که یه طرفش قهوه و کافه‌ست و طرف دیگه‌اش میلیون‌ها نفری که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم از این چرخه درآمد دارن.

 سرمایه‌گذاری روی فضاهای شهری

وقتی کافه‌ها زیاد می‌شن، کم‌کم پای طراحان و سرمایه‌گذاران به میدون باز می‌شه. چون کافه‌ها نیاز دارن در یه نقطه‌ی جذاب از شهر بنا بشن یا فضای اطرافشون رو به شکل هنری تغییر بدن تا مردم راحت‌تر جذبشون بشن. همین نیاز، می‌تونه باعث توسعه‌ی زیرساخت‌های شهری بشه. مثلاً می‌بینیم که تو یه کوچه‌ی خلوت که قبلاً کمتر کسی رفت‌وآمد می‌کرد، چندتا کافه‌ی خلاق راه می‌افته و یهو اون منطقه تبدیل می‌شه به یکی از نقاط پررفت‌وآمد شهر. در ادامه‌ی این رونق، مغازه‌ها، گالری‌ها و حتی کتاب‌فروشی‌ها هم اون دور و بر جا می‌گیرن و می‌بینیم یه محله‌ی متروکه، تبدیل به یه فضای پویای شهری شده.

 گسترش برندهای زنجیره‌ای قهوه

برندهای بزرگی مثل استارباکس یا کاستا نشون دادن که قهوه می‌تونه خودش یه جور تجارت جهانی باشه. وقتی یه برند قهوه تو یه شهر شعبه باز می‌کنه، نه‌تنها یه سری استاندارد جدید برای کیفیت قهوه معرفی می‌شه، بلکه شکل کافه‌نشینی مردم هم عوض می‌شه. این برندها اغلب دکوراسیون خاص دارن و تلاش می‌کنن یه سبک زندگی جدید رو ترویج کنن؛ یه سبک زندگی که می‌تونه فضای شهری رو تغییر بده و حتی سلیقه‌ی مردم رو در حوزه‌های دیگه مثل موسیقی پس‌زمینه یا مدل نشستن، تحت تأثیر قرار بده.

 

 قهوه و خلق فرهنگ شهری مدرن

 کافه‌ها به‌عنوان مراکز فرهنگی

شاید شنیده باشی که می‌گن «کافه‌ها دانشگاه‌های مردمی‌ هستن». چرا این حرف رو می‌زنن؟ چون خیلی از روشنفکرا، نویسنده‌ها و هنرمندا پاتوقشون کافه‌ها بوده و هست. از قرن‌ها پیش تو اروپا، نویسنده‌ها و هنرمندا تو کافه می‌نشستن، در مورد پروژه‌هاشون حرف می‌زدن و ازشون ایده می‌گرفتن.
حتی الان هم کافه‌هایی رو می‌شناسیم که شب‌های شعر یا کتاب‌خوانی برگزار می‌کنن. بعضی‌ها هم موسیقی زنده می‌ذارن و اینطوری علاوه بر سرو قهوه، فضای هنری خاصی می‌سازن. پس قهوه فقط یه نوشیدنی نیست؛ گاهی بهانه‌ایه برای شکل دادن به رویدادهای فرهنگی و هنری شهر.

 عادات اجتماعی و دورهمی‌های شهری

در شهرهای مدرن، یکی از تفریحات محبوب، «کافه‌گردی» یا «کافه‌نشینی» شده. مردم برای جشن تولد، قرارهای دوستانه یا حتی یه جلسه‌ی کاری ساده، ترجیح میدن برن کافه. چرا؟ چون کافه محیط آرومتری نسبت به رستورانه و فضای گفت‌وگو رو بیشتر فراهم می‌کنه. این روند توی شهرهای بزرگ ایران هم خیلی زیاد دیده می‌شه؛ مخصوصاً بین نسل جوون که کافه‌نشینی بخشی از سبک زندگی روزانه‌شون شده.

نقش قهوه در تغییر الگوهای مصرف

در خیلی از شهرهای جهان، مردم حالا به جای نوشیدن چای سنتی (مثلاً در ایران یا انگلیس) یا نوشیدنی‌های قندی دیگه، سراغ قهوه میرن. این تغییر الگو می‌تونه نشون‌دهنده‌ی تحولات فرهنگی باشه. نسل جدید، دوست داره قهوه رو به شکل‌های مختلف امتحان کنه: اسپرسو، لاته، کاپوچینو، قهوه دمی، فرِنچ پرس و … . هر کدوم از این سبک‌ها با خودش یه جور سلیقه و حتی پرستیژ میاره. مثلاً ممکنه یه نفر که آمریکانو می‌خوره رو سخت‌کوش و پرجنب‌وجوش بدونن و کسی که لاته می‌خوره رو اهل طعم ملایم و یه حس فانتزی. حالا درست یا غلطش بماند، ولی این قضاوت‌ها هم بخشی از فرهنگ شهری ما شدن!

 

قهوه و طراحی شهری؛ پل زدن بین سنت و مدرنیته

احیای بناهای قدیمی به‌عنوان کافه

یکی از روندهای جالبی که تو خیلی از شهرها دیده می‌شه، تبدیل خونه‌ها یا بناهای قدیمی به کافه‌های شیک و جذابه. مثلاً توی یه محله‌ی قدیمی، یه عمارت قاجاری رو بازسازی می‌کنن و توش کافه راه می‌ندازن. این کار باعث می‌شه ساختمان از تخریب نجات پیدا کنه و در عین حال مردم هم به بهانه‌ی قهوه، میان از این بنای تاریخی دیدن می‌کنن.
این مدل احیا و بازآفرینی شهری، به حفظ هویت تاریخی شهر کمک می‌کنه و در عین حال، با نیازهای مدرن مردم هم سازگاره. اینجاست که قهوه واسطه‌ای می‌شه بین سنت و مدرنیته؛ از یه طرف فضای سنتی و تاریخی رو حفظ می‌کنه، از طرف دیگه، با ارائه‌ی منویی مدرن، سلایق امروزی رو راضی نگه می‌داره.

 جایگاه کافه‌ها در بافت جدید شهری

در توسعه‌ی زیرساخت‌های شهری مدرن، طراحی فضاهای چندمنظوره اهمیت زیادی پیدا کرده. کافه‌ها می‌تونن بخشی از همین فضاهای چندمنظوره باشن. مثلاً در پاساژها، مراکز خرید یا برج‌های اداری، معمولاً یه یا چند کافه‌ی زنجیره‌ای پیدا می‌کنی که بخش مهمی از تجربه‌ی خرید یا کار اداریه. مردم وقتی خسته می‌شن، استراحت کوتاهی می‌کنن و بعد ادامه میدن.
در واقع، قهوه دیگه فقط یه نوشیدنی شخصی نیست، بلکه ابزاریه برای ایجاد وقفه‌های اجتماعی کوچک در زندگی پرشتاب شهری. این وقفه‌ها می‌تونن حس آرامش و تعلق رو به مردم بدن و حتی به افزایش تعاملات روزمره کمک کنن.

تأثیر قهوه در گردشگری شهری

یه نکته‌ی دیگه که نباید ازش غافل بشیم، اینه که خیلی از گردشگرای خارجی هم دوست دارن تو هر شهری که میرن، طعم قهوه‌ی محلی رو امتحان کنن یا کافه‌های معروفش رو ببینن. مثلاً وقتی میری استانبول، قهوه‌ی ترک و کافه‌های سنتی اونجا یه جاذبه‌ست. تو رم یا میلان، کافه‌های ایتالیایی معروفن و حتماً باید یه اسپرسوی ایتالیایی رو تجربه کنی.
تو ایران هم حالا کم‌کم فرهنگ کافه‌نشینی اون‌قدر داره قوی می‌شه که ممکنه یه توریست خارجی رو به یه کافه‌ی خاص تو تهران، اصفهان یا شیراز دعوت کنی و بهش بگی: «بیا اینجا قهوه‌ی دمی ایرانی رو امتحان کن». هرچند ما بیشتر به چای مشهوریم، اما قهوه هم می‌تونه یه بخش جذاب از گردشگری شهری باشه.

 

تحولات اجتماعی ناشی از گسترش قهوه و کافه‌نشینی

 شکل‌گیری جنبش‌های فکری و انقلابی

اگه به تاریخ اروپا و خاورمیانه نگاه بندازیم، می‌بینیم که کافه‌ها گاهی نقش مهمی در شکل‌دهی جنبش‌های اجتماعی و انقلابی داشته‌ان. چون مردم آزادانه‌تر از فضاهای رسمی، می‌تونستن تو کافه جمع بشن و درباره‌ی ایده‌هاشون صحبت کنن. از انقلاب فرانسه گرفته تا تحولات دوره‌ی مشروطه در ایران، قهوه‌خانه‌ها و کافه‌ها یکی از مراکز مهم پخش خبر و تشکل‌های مردمی بودن.
حتی اگه به دوران معاصر برگردیم، می‌بینیم کافه‌ها پاتوقی شدن برای گروه‌های دانشجویی، روشنفکری و هنری که می‌خواستن دغدغه‌های خودشون رو با هم در میون بذارن یا برای اجرای یه پروژه‌ی فرهنگی برنامه‌ریزی کنن.

قهوه به‌عنوان نماد روشنفکری و تعامل فرهنگی

قهوه از زمانی که راهش رو به کشورهای مختلف پیدا کرد، اغلب همراهش یه برچسب روشنفکری هم آورد. شاید به این خاطر که در تاریخ، نخبه‌ها و نویسنده‌ها عاشق قهوه بودن و خیلی از آثار بزرگ ادبی و هنری تو کافه‌ها شکل گرفته. تو ایران هم همینه. بعضی وقت‌ها می‌بینیم کسی که کتاب دستش گرفته و داره قهوه می‌خوره، تو نگاه مردم یه جور چهره‌ی متفاوت و هنری داره!
این نماد به شکل ناخودآگاه روی جامعه تأثیر می‌ذاره و باعث می‌شه بعضی از افراد علاقه‌ی بیشتری به دنیای کتاب و هنر پیدا کنن. به قول یکی از دوستان، «کافه خودش می‌تونه یه کلاس درس باشه.» و واقعاً همینطوره. دورت بر پر از آدم‌هایی می‌شه که هر کدوم قصه‌ی خودشون رو دارن و از گوشه‌ای از شهر یا دنیا اومدن تا دور یه میز بشینن و قهوه بخورن.

 تقویت فضای عمومی و گفت‌وگوی مدنی

یکی از مشکلات شهرهای مدرن، اینه که مردم درگیر مشغله‌های کاری و زندگی آپارتمانی می‌شن و کمتر فرصت پیدا می‌کنن با همدیگه رو در رو صحبت کنن. کافه‌ها می‌تونن یه فضای عمومی باشن که آدم‌ها توش بدون تشریفات خاصی کنار هم بشینن و تبادل فکر کنن.
خیلی از شهرها دارن روی تقویت «فضاهای عمومی» کار می‌کنن تا حس همبستگی اجتماعی رو بالا ببرن. کافه‌ها، همراه با پارک‌ها و کتابخانه‌ها، جزو مکان‌هایی هستن که می‌تونن این حس رو تقویت کنن. یه فنجون قهوه هم کاتالیزوری می‌شه برای گرم شدن گفت‌وگوها. این موضوع در ایران هم کاربردیه؛ وقتی با دوستات میری کافه، ممکنه درباره‌ی مسائل مهم روز بحث کنی یا حتی درباره‌ی یه ایده‌ی استارتاپی با هم هم‌فکری کنی.

 

 قهوه، اینترنت و شهرنشینی دیجیتال

 فضای مجازی و سفارش آنلاین قهوه

امروز با پیشرفت تکنولوژی، بخش بزرگی از خریدهای روزمره‌ی ما داره آنلاین انجام می‌شه. قهوه هم از این قاعده مستثنا نیست. برای همین هم فروشگاه‌هایی مثل کافینا ایجاد شدن که تمرکزشون صرفاً روی قهوه‌ست. مردم می‌تونن با چند کلیک، هر نوع دانه‌ی قهوه یا سبک رُستی که می‌خوان رو سفارش بدن و دم در خونه تحویل بگیرن. این راحتی، باعث می‌شه مصرف قهوه تو خونه هم افزایش پیدا کنه و در نتیجه مردم بیشتر به فرهنگ قهوه‌نوشی عادت کنن.
جالبه که این موضوع روی شهرنشینی دیجیتال هم تأثیر گذاشته؛ چون آدم‌ها بیشتر تو خونه، دورهم یا حتی سرکار می‌تونن قهوه‌ی باب میلشون رو درست کنن. دیگه لازم نیست حتماً برن بیرون، یا اگه دانه‌ی خاصی می‌خوان، کل شهر رو بگردن.

 کافه‌های کاری و دورکاری

الان یه پدیده‌ی جدید داریم به اسم «دورکاری تو کافه». یعنی بعضی شرکت‌ها به نیروهاشون اجازه میدن از خونه یا از هر جایی که دوست دارن کار کنن. بنابراین خیلی‌ها میرن کافه، لپ‌تاپ رو باز می‌کنن و کارشون رو انجام میدن. اینطوری هم از محیط بسته‌ی خونه یا اداره نجات پیدا می‌کنن، هم می‌تونن قهوه‌ی دلخواهشون رو سفارش بدن.
این روند نشون میده که قهوه بیش از گذشته داره تبدیل به بخشی از سبک زندگی دیجیتال می‌شه. خیلی از کافه‌ها حالا وای‌فای رایگان دارن و فضای اختصاصی برای مشتریانی که میان دورکاری کنن. تو شهرهای بزرگ ایران هم اخیراً این پدیده کم‌کم داره جا می‌افته.

 شبکه‌های اجتماعی و تبلیغ کافه‌ها

کافه‌ها و فروشگاه‌های قهوه، بیشتر از هر وقت دیگه‌ای روی شبکه‌های اجتماعی تبلیغ می‌کنن. این تبلیغات مجازی، به جذب مشتری محلی محدود نمی‌شه؛ ممکنه از یه شهر دیگه هم مشتری بیان. پس قهوه و اینترنت یه ترکیب جذاب درست کردن که کمک می‌کنه مرزهای سنتی شهرنشینی برداشته بشه. خیلی‌ها قبل از رفتن به یه شهر، تو اینستاگرام یا گوگل، کافه‌های برتر اون رو سرچ می‌کنن و می‌تونن از قبل برنامه‌ریزی کنن.

 

 کاربرد قهوه در زندگی شهری ایران

 از قهوه‌خانه‌های سنتی تا کافه‌های مدرن

در گذشته، تو ایران بیشتر «قهوه‌خانه» داشتیم که البته چای هم سرو می‌شد و نام «قهوه‌خانه» گاهی کمی گمراه‌کننده بود. اما با گذشت زمان، تعداد کافه‌هایی که واقعاً روی قهوه تخصص دارن، زیاد شده. مخصوصاً تو کلان‌شهرهایی مثل تهران، اصفهان، شیراز و مشهد، کافه‌ها به سبک مدرن طراحی شدن و منوی قهوه‌ی متنوعی ارائه میدن.
این دگرگونی، نشون‌دهنده‌ی تغییر سلیقه و نیاز مردم شهره. جوون‌ترها علاقه‌ی خاصی به سبک‌های مختلف قهوه نشون میدن و کافه‌ها هم تلاش می‌کنن از نظر ظاهری، دکوراسیون و نوع پذیرایی، با فرهنگ روز هماهنگ شن.

 تاثیر قهوه در اشتغال‌زایی شهری

یه نگاه به آگهی‌های کاری بندازی، می‌بینی خیلی از کافه‌ها به باریستا، متخصص رُست قهوه یا مدیر کافی‌شاپ نیاز دارن. قبلاً چنین فرصت‌های شغلی پررنگ نبود. الان حتی آموزشگاه‌های تخصصی باریستا و دم‌آوری قهوه راه افتادن که به یه مهارت مهم تو شهر تبدیل شدن.
در نتیجه، قهوه در ایران هم داره مثل خیلی از کشورهای دیگه تبدیل به یه صنعت با گردش مالی بالا می‌شه. ضمن اینکه وجود این همه کافه باعث می‌شه کارآفرینای ایرانی سعی کنن ایده‌های خلاقانه و منحصربه‌فردی در این بازار ارائه بدن. از راه‌اندازی کافه‌های سیار گرفته تا ترکیب قهوه با سوغات محلی.

قهوه و دورهمی‌های خانوادگی ایرانی

هرچند هنوز هم تو خانواده‌های ایرانی چای محبوب‌تره، اما خیلی‌ها دارن کم‌کم عادت می‌کنن بعد از ناهار یا شام، قهوه‌خوری هم داشته باشن. گاهی می‌بینیم خانواده‌ها تو دورهمی‌های خودشون موکاپات یا قهوه‌ساز برقی رو می‌ذارن وسط و برای همه قهوه دم می‌کنن. این سبک نوشیدنی به‌ویژه تو شب‌ها می‌تونه باعث گفت‌وگوی طولانی‌تر بشه؛ البته اگه مشکلی با بی‌خوابی نداشته باشن!

 

 جمع‌بندی؛ قهوه، موتور کوچک اما تأثیرگذار در شهرنشینی

اگه از بالا به ماجرا نگاه کنیم، می‌بینیم که قهوه خیلی بیشتر از یه نوشیدنی ساده‌ست. تو دوران مدرن، قهوه تونسته یه بستر مهم برای تعاملات اجتماعی، رشد اقتصادی، پیشرفت زیرساخت‌های شهری و حتی بازآفرینی فضاهای تاریخی باشه. خیلی از شهرهای دنیا، کافه‌هاشون رو به‌عنوان یکی از جذابیت‌های شهری معرفی می‌کنن؛ چون معتقدن کافه‌ها جاییه که مردم واقعاً با روح شهر پیوند می‌خورن.
تو ایران هم طی دو دهه‌ی اخیر، رشد کافه‌نشینی بین نسل جوون و حتی سنین بالاتر، چشم‌گیر بوده. این روند نشون میده که ما هم به سمتی می‌ریم که قهوه بشه قسمتی مهم از سبک زندگی شهری. البته چای هنوز جایگاه خودش رو داره، اما قهوه داره به رقیب جدی‌اش تبدیل می‌شه و تنوعش تو منوی کافه‌ها و فروشگاه‌های اینترنتی بیشتر و بیشتر می‌شه.
اگه بخوام یه توصیه شخصی کنم: دفعه‌ی بعد که خواستی تو شهر بگردی، یه کافه‌ی جدید رو امتحان کن، از باریستا درباره‌ی دونه‌های قهوه سوال بپرس و ببین چه داستانی پشتشونه. گاهی همین قصه‌های کوچیک درباره‌ی قهوه می‌تونه چشم ما رو به زوایای دیگه‌ای از زندگی شهری باز کنه. اگه هم خواستی تو خونه تجربه‌ی قهوه‌ی خاص داشته باشی، می‌تونی یه سر به فروشگاه کافینا بزنی که فقط روی قهوه متمرکز شده و تنوع جالبی داره. شاید این یه قدم ساده، درک ما از شهر و ارتباطاتمون رو رنگ‌وبوی تازه‌ای بده.

در نهایت، آنچه که پیداست اینه که قهوه مثل یه نخ نامرئیه که از دل تاریخ عبور کرده و حالا تو شهرهای مدرن نقش مهمی بازی می‌کنه؛ نقشی که نه‌فقط به خاطر مزه‌ی قهوه، بلکه به خاطر همه‌ی فرهنگیه که دور و برش ساخته شده. از بیکاری‌های دانشجوها گرفته تا جلسات کاری، از دورهمی‌های دوستانه تا انقلابات فکری و سیاسی، قهوه همیشه یه پای ثابت ماجرا بوده. می‌شه گفت توسعه شهرنشینی و قهوه، یه جور همزیستی تاریخی و فرهنگی دارن که هنوز هم ادامه داره و احتمالاً در آینده هم پررنگ‌تر می‌شه.

 

منابع:

1.https://www.theguardian.com/news/2024/jan/16/the-tyranny-of-the-algorithm-why-every-coffee-shop-looks-the-same

2.https://www.bloomberg.com/news/articles/2017-01-23/what-made-coffeehouse-culture-go-boom